به گزارش مشرق، در حالی روز به روز به شروع جام جهانی 2014 برزیل نزدیک می شویم که هنوز تکلیف برخی مسائل به ظاهر پیش پا افتاده، ولی مهم مشخص نشده است. فدراسیون فوتبال ایران در حالی تیم ملی را آماده حضور در جام جهانی میکند که یک روز امکانات و لباس تیم ملی مساله ساز میشود و روز دیگر اقدامات فرهنگی فدراسیون در برزیلی به ماجرای دنبالهدار تبدیل میشود.
تیم ملی حدود یک ماه دیگر در جام جهانی 2014 بازی خواهد کرد و 31 تیم دیگر صعود کرده به این جام هم با رقبایشان روبرو میشوند. شهرهای برزیل در ایام جام جهانی به یک بازار بزرگ فرهنگی تبدیل میشود که اقوام و ملل مختلف در آن اظهار وجود میکنند و فرهنگ خود را به جهان نشان میدهند.
وضعیت ایران در نگاه مردم جهان در روزگاران مختلف تفاوت داشته و حالا که بیش از هر وقت دیگری تبلیغات سوء علیه ایران انجام میشود بیش از هر زمانی نیاز به نشان دادن فرهنگ غنی و متعالی خود هستیم.
هر کشوری که در جام جهانی حاضر باشد، فرصت بسیار خوبی دارد که فرهنگ خود را مستقیم و بدون واسطه به دنیا نشان دهد. ایران هم حالا این فرصت را دارد که خود را به جهان عرضه کند، اما در این زمینه چه کار کردهایم؟
یکی از فرصتهای قابل توجه و تامل در ایام برگزاری جام جهانی حضور رسانههای بینالمللی در ابعاد وسیع در محل برگزاری مسابقات است. نحوه عمل کادر پشتیبانی تیم ملی و تشریفات ایران میتواند در نگاه جهانیان به ایران موثر باشد. بگذریم از این که سهم رسانههای ایرانی از حضور در برزیل اندک است و معلوم نیست که این رسانه ها به چه تعداد نفراتی عازم برزیل میشوند.
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که فدراسیون فوتبال ایران در برزیل چه کار باید بکند که از این وضعیت نهایت استفاده را ببریم. سایر نهادها و سازمانهای کشوری چه کمکی میتوانند یا باید انجام دهند؟
در این روزها سازمانهای زیادی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان ارتباطات اسلامی و مانند آنها مشغول تدوین برنامههایی هستند که در بازار فرهنگی برزیل دست ایران خالی نباشد. اما این مساله شرایطی دارد که باید رعایت شود و سوال این است که چقدر این شرایط وجود دارد؟
فدراسیون فوتبال باید و باید و باید مدیریت همه اقدامات را در برزیل برعهده داشته باشد، چون هماهنگ کننده همه این کارها و فراهم کننده این فرصت، فدراسیون فوتبال است. مسئولان فدراسیون باید کاملا به مسائل اشراف داشته باشند تا خدای نکرده آنچه در آلمان و در جریان جام جهانی 2006 رخ داد تکرار نشود.
سازماندهی هواداران فوتبال ایران در برزیل کار آسانی نیست اما با هماهنگی نهادهای دخیل در این امر امکان پذیر است. قرار است هواداران در برزیل سازماندهی شوند. پیراهنها و کلاههای یک دست به آنها داده شود و پرچمهای ایران بین آنها توزیع شود. این کار به کنترل و نظارت خوب نیاز دارد تا مانند دوره قبل پیراهنها سر از بازار در نیاورند و طوری نشود که هواداری در به در به دنبال یک پرچم بگردد!
همچنین سایر نهادهایی که این روزها تلاش میکنند خود را با قافله جام جهانی همراه کنند باید تمام فعالیتهای خود را با هماهنگی فدراسیون فوتبال انجام دهند تا کارهای موازی و خلق الساعه کمیت کار را لنگ نکند و بازار فرهنگی بزرگ برزیل برای ما بازار شام نشود.
این روزها هر جایی را نگاه میکنیم از جام جهانی اثری در آن میبینیم، طرحهای ویژه بانکها و موسسات اقتصادی، شرکتهای تجاری، برنامههای تلویزیونی و سایر موارد به نوعی خود را به جام جهانی وصل کردهاند، بی آن که متوجه باشند این کار آنها بدون در نظر گرفتن حقوق تجاری لوگوی جام جهانی و فدراسیون فوتبال بی انصافی است. فدراسیون فوتبال باید از فرصت تبلیغاتی که جام جهانی فراهم کرده کمال استفاده را ببرد و سهم فوتبال را از آنها بگیرد.
نکته مهم دیگر انتقاداتی است که به روند انجام این کارها وارد میشود. اتحادیه فوتبال قرار است تعدادی هنرمند را به برزیل بفرستد تا از تیم ملی حمایت کنند. جدا از این که چرا این تعداد هنرمند برای رفتن به برزیل انتخاب شدهاند باید پرسید که هزینه این اعزام قرار است از کجا تامین شود و سرمایهگذار مربوطه چه هدفی از این کار دارد.
همچنین اگر بنا به حضور چند هنرمند به عنوان سفیر فرهنگی – هنری ایران در برزیل است، میشود این کار را با تعداد کمتر و افراد معتبرتر انجام داد. در غرفه ایران در بازار فرهنگی برزیل میشود از حضور چند هنرمند بزرگ و چند پیشکسوت فوتبال ایران بهره برد.
محمد دادگان گفته که فدراسیون فوتبال به جای فرستادن افراد به برزیل و صرف هزینه شش میلیاردی بهتر است به فکر کسانی باشد که هزینه خرید جهیزیه ندارند! مساله مهم در این ارتباط این است که اصولا توجه به جهیزیه و مسائلی از این دست مگر وظیفه فدراسیون فوتبال است؟ همچنین مگر فدراسیون فوتبال در جام جهانی 2006 افراد زیادی را صرفا جهت همراهی تیم ملی به آلمان نفرستاد؟
در مجموع مسالهای که باید به آن پرداخت و نباید فراموش کرد این است که اگر فدراسیون فوتبال برای فعالیتهای فرهنگی در حاشیه جام جهانی برنامهای نداشته باشد از آن انتقاد میشود که چرا کاری نمیکند و اگر برنامهای داشته باشد، همانها انتقاد میکنند که چرا این کارها میشود ؟!
در ایام برگزاری جام جهانی در برزیل باید یک "ایران" در آمریکای جنوبی شکل بگیرد که همه جوانب فرهنگی آن به مردم جهان نشان داده شود تا مردم دنیا بفهمند که ایرانیان از چه فرهنگ بالایی برخوردارند.
تیم ملی حدود یک ماه دیگر در جام جهانی 2014 بازی خواهد کرد و 31 تیم دیگر صعود کرده به این جام هم با رقبایشان روبرو میشوند. شهرهای برزیل در ایام جام جهانی به یک بازار بزرگ فرهنگی تبدیل میشود که اقوام و ملل مختلف در آن اظهار وجود میکنند و فرهنگ خود را به جهان نشان میدهند.
وضعیت ایران در نگاه مردم جهان در روزگاران مختلف تفاوت داشته و حالا که بیش از هر وقت دیگری تبلیغات سوء علیه ایران انجام میشود بیش از هر زمانی نیاز به نشان دادن فرهنگ غنی و متعالی خود هستیم.
هر کشوری که در جام جهانی حاضر باشد، فرصت بسیار خوبی دارد که فرهنگ خود را مستقیم و بدون واسطه به دنیا نشان دهد. ایران هم حالا این فرصت را دارد که خود را به جهان عرضه کند، اما در این زمینه چه کار کردهایم؟
یکی از فرصتهای قابل توجه و تامل در ایام برگزاری جام جهانی حضور رسانههای بینالمللی در ابعاد وسیع در محل برگزاری مسابقات است. نحوه عمل کادر پشتیبانی تیم ملی و تشریفات ایران میتواند در نگاه جهانیان به ایران موثر باشد. بگذریم از این که سهم رسانههای ایرانی از حضور در برزیل اندک است و معلوم نیست که این رسانه ها به چه تعداد نفراتی عازم برزیل میشوند.
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که فدراسیون فوتبال ایران در برزیل چه کار باید بکند که از این وضعیت نهایت استفاده را ببریم. سایر نهادها و سازمانهای کشوری چه کمکی میتوانند یا باید انجام دهند؟
در این روزها سازمانهای زیادی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان ارتباطات اسلامی و مانند آنها مشغول تدوین برنامههایی هستند که در بازار فرهنگی برزیل دست ایران خالی نباشد. اما این مساله شرایطی دارد که باید رعایت شود و سوال این است که چقدر این شرایط وجود دارد؟
فدراسیون فوتبال باید و باید و باید مدیریت همه اقدامات را در برزیل برعهده داشته باشد، چون هماهنگ کننده همه این کارها و فراهم کننده این فرصت، فدراسیون فوتبال است. مسئولان فدراسیون باید کاملا به مسائل اشراف داشته باشند تا خدای نکرده آنچه در آلمان و در جریان جام جهانی 2006 رخ داد تکرار نشود.
سازماندهی هواداران فوتبال ایران در برزیل کار آسانی نیست اما با هماهنگی نهادهای دخیل در این امر امکان پذیر است. قرار است هواداران در برزیل سازماندهی شوند. پیراهنها و کلاههای یک دست به آنها داده شود و پرچمهای ایران بین آنها توزیع شود. این کار به کنترل و نظارت خوب نیاز دارد تا مانند دوره قبل پیراهنها سر از بازار در نیاورند و طوری نشود که هواداری در به در به دنبال یک پرچم بگردد!
همچنین سایر نهادهایی که این روزها تلاش میکنند خود را با قافله جام جهانی همراه کنند باید تمام فعالیتهای خود را با هماهنگی فدراسیون فوتبال انجام دهند تا کارهای موازی و خلق الساعه کمیت کار را لنگ نکند و بازار فرهنگی بزرگ برزیل برای ما بازار شام نشود.
این روزها هر جایی را نگاه میکنیم از جام جهانی اثری در آن میبینیم، طرحهای ویژه بانکها و موسسات اقتصادی، شرکتهای تجاری، برنامههای تلویزیونی و سایر موارد به نوعی خود را به جام جهانی وصل کردهاند، بی آن که متوجه باشند این کار آنها بدون در نظر گرفتن حقوق تجاری لوگوی جام جهانی و فدراسیون فوتبال بی انصافی است. فدراسیون فوتبال باید از فرصت تبلیغاتی که جام جهانی فراهم کرده کمال استفاده را ببرد و سهم فوتبال را از آنها بگیرد.
نکته مهم دیگر انتقاداتی است که به روند انجام این کارها وارد میشود. اتحادیه فوتبال قرار است تعدادی هنرمند را به برزیل بفرستد تا از تیم ملی حمایت کنند. جدا از این که چرا این تعداد هنرمند برای رفتن به برزیل انتخاب شدهاند باید پرسید که هزینه این اعزام قرار است از کجا تامین شود و سرمایهگذار مربوطه چه هدفی از این کار دارد.
همچنین اگر بنا به حضور چند هنرمند به عنوان سفیر فرهنگی – هنری ایران در برزیل است، میشود این کار را با تعداد کمتر و افراد معتبرتر انجام داد. در غرفه ایران در بازار فرهنگی برزیل میشود از حضور چند هنرمند بزرگ و چند پیشکسوت فوتبال ایران بهره برد.
محمد دادگان گفته که فدراسیون فوتبال به جای فرستادن افراد به برزیل و صرف هزینه شش میلیاردی بهتر است به فکر کسانی باشد که هزینه خرید جهیزیه ندارند! مساله مهم در این ارتباط این است که اصولا توجه به جهیزیه و مسائلی از این دست مگر وظیفه فدراسیون فوتبال است؟ همچنین مگر فدراسیون فوتبال در جام جهانی 2006 افراد زیادی را صرفا جهت همراهی تیم ملی به آلمان نفرستاد؟
در مجموع مسالهای که باید به آن پرداخت و نباید فراموش کرد این است که اگر فدراسیون فوتبال برای فعالیتهای فرهنگی در حاشیه جام جهانی برنامهای نداشته باشد از آن انتقاد میشود که چرا کاری نمیکند و اگر برنامهای داشته باشد، همانها انتقاد میکنند که چرا این کارها میشود ؟!
در ایام برگزاری جام جهانی در برزیل باید یک "ایران" در آمریکای جنوبی شکل بگیرد که همه جوانب فرهنگی آن به مردم جهان نشان داده شود تا مردم دنیا بفهمند که ایرانیان از چه فرهنگ بالایی برخوردارند.